وقتی منابع غذایی نامحدود در دسترس باشد، تولیدمثل بیشتر میشود و در نتیجه تماس میان انسان و حیوان بالا میرود؛ تماسی که هر روز بیشتر به یک تهدید جدی برای سلامت عمومی تبدیل میشود. مسأله فقط افزایش تعداد گربهها نیست؛ مشکل اصلی آنجاست که این حیوانات برخلاف حیوانات خانگی، واکسیناسیون هاری یا درمانهای ضدانگل دریافت نمیکنند. به همین دلیل، خطر انتقال بیماریهایی چون هاری، توکسوپلاسموز و انواع عفونتهای انگلی و باکتریایی به انسان بسیار بالاست. کافی است خراش کوچکی از پنجه یا تماس ساده با بزاق اتفاق بیفتد تا ویروس هاری وارد بدن شود؛ بیماریای که همچنان در کشور ما آمار رو به رشدی دارد. از سوی دیگر، باید به پیامدهای زیستمحیطی این دلسوزیها هم توجه داشت. گربهها حتی اگر غذای کافی دریافت کنند، بهطور غریزی شکارچی هستند و به پرندگان و جوندگان حمله میکنند. درنتیجه، غذا دادن بیرویه نهتنها کمکی به آنها نمیکند بلکه باعث برهم خوردن تعادل اکوسیستم شهری، افزایش جمعیت موشها و حتی آلودگی بیشتر محیط از طریق باقیمانده غذا و زباله میشود. کمک واقعی به حیوانات نه در پخش غذا در سطح شهر، بلکه در نگهداری مسئولانه آنها در محیطهای کنترلشده معنا پیدا میکند. اگر واقعا نگران رفاه این موجودات هستیم، باید به جای دلسوزیهای لحظهای و بیحساب، به راهکارهای اصولی و پایدار فکر کنیم. مدیریت علمی حیوانات شهری، آموزش عمومی درباره خطرات تماس و غذا دادن به آنها و درنهایت اجرای قوانین بازدارنده در این حوزه تنها راه برونرفت از این چرخه معیوب است. تجربه جهانی نشان میدهد که بدون این اقدامات، نه حیوانات زندگی بهتری خواهند داشت و نه انسانها در امان خواهند بود.